سال نمی دونم چطور 2020 ...

ساخت وبلاگ

امروز اولین روز از سال 2020 هست ...

سالی که قبل تر خیلی دور و رسیدن بهش خیلی سخت به نظرم رسیده بود ... 

از 2014 گذشتیم ... و البته چه گذشتنی ...  و شش سال پشت سر هم طی شد و الان سال کذایی 2020 از راه رسیده ... 

بهرحال الان دنیا هنوز سرجاشه، یه چیزهایی و یه کسانی نسبت به قبل فرسنگها دور و دور و دورتر شدند ولی من هنوز هستم، و با اینکه فکر نمی کردم بتونم اما دوام آوردم - به هر صورتی که بود - و زندگی همچنان به هر شکلی ادامه داره ... 

دنیا توی همه چیزش همینقدر پر از توهم های ماست ... 

در حقیقت شاید این توهم ما از مسائل اطرافمونه که زندگی رو به شکلی که تصور می کنیم، برای ما به نمایش میذاره ... شاید زندگی واقعا چیزی جز تماشای آنچه که رخ میده نیست ... بی اینکه بخوایم از چیزی شاد یا غمگین باشیم ... 

زندگی شاید چیزی از جنس همون هیچ اندر هیچه و ما هم در این میانه، هیچ ... 

شاید نباید اینقدر قصه های این زندگی رو جدی گرفت  ... 

___________________________________________________________________

هوا زمستونی و بی برکته ... 

دیروز دومین سالگرد رفتن بی بی بود ... هرچند مرگ بی بی برای من اصلا به معنای نبودنش نبوده تابحال ... 

با خودم فکر می کردم شاید اگر اون سالهایی که در تکاپوی رفتن از ایران بودم، کارم جور شده بود و وقت رفتن بی بی از این دنیا کنارش نبودم، حالا خیلی جای خالی ش رو حس می کردم و درد می کشیدم ... اما اون با هم بودن ها تا روزهای آخر، شاید خودش بزرگترین دلیل بوده برای نکشیدن بار حسرت ...

گاهی با خودم فکر می کنم بهتر که رفتنم جور نشد ... شاید اینطور برای من و روزگار من بهتر بود ...

وقتی که ته این زندگی، بر صحیفه ی هستی رقم نخواهد ماند، شاید خیرِ ما واقعا فی ما وقع باشه ... 

___________________________________________________________________

به نظرم اگر همه ی آدما فقط و فقط این موضوع رو رعایت می کردند که برای حرف خودشون به شدت احترام قائل باشند و نسبت به چیزی که میگن عمیقا متعهد باشند، دیگه هیچوقت اینقدر راحت وعده های سر خرمن و حرفهای نابجا و دروغ و ... لقلقه ی زبونشون نمی شد. 

چون بطور خودجوش نمی تونستند حرفی رو به زبون بیارن که نتونند کاملا پاش بایستند ... چه پای خود اون حرف و چه پای مسوولیتها و عواقبش ... 

به نظرم اینطوری بخش عظیمی از فساد دنیا از بین می رفت. 

و بخش عمده ای از اعتماد آدمها نسبت به هم محفوظ می موند ... 

___________________________________________________________________

گاهی چقدر بعضی از آدمها بی گفتگو فرشته خو هستند. 

مثل همکلاسی مهربان من ... که بین تمام چالشهای امروز از راه رسید و کمک موثری شد برای حال بد من ... 

اینجور آدما حال دنیا رو خوب می کنند ... بی توقع مهربان بودن، خصلت خداگونه ست ... خدا حفظ کنه تمام بنده هایی که رنگ و بویی از خودش رو دارند ... 

___________________________________________________________________

تو ساغر عشقی

بال و پر عشقی 

یک گوشه ی پیدا نشده توی بهشتی ... 

 

تو روح و روانی 

آرامشِ جانی 

عاشق تر از آنم که بگویم که بدانی ... 

 

#آرون_افشار

 

قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 93 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1398 ساعت: 14:41