قابله های ذهن از زایش شعر خسته اند
قابله های ذهن ...
به جهان نمی آید این شعر
بر عرصه ی تنگِ این کاغذ،
به دوش قلم نمی نشیند ....
به جهان نمی آید این شعر...
حروفِ از هم گریزان
یکجا جمع نمی شوند
تا انقراضِ نسل واژه ها...
و شعر در نطفه جان می دهد...
قابله های ذهن خسته اند ...
خسته از شعرِ در پیله مُرده ...
و این کاغذ سفید
که تمام قصه را
نگفته از بر است ...
#لاله_برومندی
98_نوشت
قلب چوپون فکر نی بود ......برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 114