بازیگردان ...

اغلب، وقتی سیاهی به اوج خودش میرسه، نور از افق های دوردست متولد میشه ... 

اما برای ذهنی که توی تاریکی غرق شده ، نور، یه معنای تعریف پذیر نیست ... شاید برای همینه که خیلی از آدما اغلب، درست توی لحظاتی که تلخی ها رو به پایان هستند و نور آماده ی رخ نمایی، وا میدن و به همین دلیل افولِ تاریکی و شروع روزهای روشن و دلچسب رو از دست میدن ...

______________________________________________________

مسوولیت همه ی چیزهایی که در زندگی ما اتفاق می افته بر عهده ی خود ماست ... 

ما در حقیقت در یه فضای ذینی ( ذهنی - عینی ) زندگی می کنیم و هر چیزی که در حیطه ی ادراک برامون قابل تجربه س، قبلا در حیطه ی ذهن ما خلق شده و در نهایت به عینیت در اومده ... 

ذهن رو درباید یافت .... 

______________________________________________________

تهران برفیه ... شکر به خاطر برفِ نیمه ی پاییز ....

اینجا نیمه ابریه و احتمال برفی شدن دور از ذهن نیست ....

تمام شبکه ی موبایل با اختلال همراهه ... 

قرار هم نیست قطعی ها وصل بشه و شبکه به خاطر اعتراضاتی که قرار نیست به گوش کسی برسه، تا حد امکان مختل شده ... 

این یعنی همون شبکه ای که بازیگردان,، پارامترهاش رو چیده تا نتیجه ی بازی چیزی باشه که دلخواه خودشه ... 

شبکه ی دیتای میلی، شبکه ی رسانه ی ( مزوّر و بی ش.ر.ف) میلی، قوانین میلی و ... مشخصه ی بارز دی.ک..تاتو..ری بی خ.رد.ی هست که انشالله خودش با دستای خودش و با حماقت روزافزون خودش منجر به نابودی خودش میشه ... 

به نظرم برای مقابله با بازی بازیگران، دیگه نباید فقط منتظر حرکتهای توده ای بود ... باید ریاضی و آمار بازیها رو مطالعه کرد ... چون این مبحث به شدت علمیه و سالیان ساله که تمام د.ی.ک...تا..تو.رها دارن از این ابزار علمی به نحو احسن بهره ها می برن  ... 

در نهایت چیزی که آرزو می کنم اینه که خداوند این سرزمین و مردمش  رو از دروغ و ریا و فسادی که تا خرخره همه مون رو فرو برده توی خودش، به خیر و عافیت نجات بده ...

پ.ن:

شنیده ها حاکی از اینه که شریانهای اصلی شهر، بعضا بسته س و خیابونهایی که باز هستند رو هم خود مردم یا نیروی انت.ظ.امی یکطرفه کرده ... توی یکی دو جا هم دارن با اشک آور پذیرایی می کنند ...

- ما هنوز توی اداره ایم و نمی دونیم چطور باید خودمون رو به خونه برسونیم ... احتمالا مجبوریم پیاده بریم ...