نظریه

ساخت وبلاگ
از منظری شاید بشه تاریخ بشریت رو به دو قسمت بدویت و مدنیت تقسیم کرد ... 

 

بدویت دوره ای بود که انسان بر اساس نیازهای طبیعی خودش زندگی می کرد. در این دوره، قانون مدوّنی وجود نداشت. قانون، قانون بقا بود و هر کس باید آیتمهایی رو رعایت می کرد که در نهایت ضامن بقا باشه. آدمها توی این دوره بیشتر بر اساس مزایای مشترک در جهت حفظ بقا، به شکل قبیله ای زندگی می کردند. زاد و ولد یکی از آیتمهای مهم این دوره محسوب میشه. به چند دلیل. اول اینکه انسان در این دوره کاملا بر مبنای نیازهای طبیعی خودش رفتار می کرده. نیازهای ج..ن.سی از زمره نیازهای مهم و طبیعی بشر محسوب میشه - کماکان هم. این نیاز علاوه بر تامین لذت، ضامن حفظ بقا هم بوده. زاد و ولد و ازدیاد جمعیت در نهایت می تونست منجر به قوی تر شدن انسان بدوی و قبیله ی اون بشه. 

تا اینجای قصه همه چیز بر مبنای طبیعت انسان که با حیوانها تفاوت چندانی نداشته، پیش رفته. انسان هم بر اساس طبع حیوانی خودش، تعدد شریک ج..ن.سی و مواردی از این دست رو تجربه کرده. 

تا اینکه بشر از خلال همون زندگی های قبیله ای به نقطه ای میرسه که نیاز به قانونمندی رو درک و در جهت تدوین قوانین قدم برمیداره و کم کم فرهنگ های قومی قبیله ای  شکل می گیرند و در سیر تکامل فرهنگی، دوران بدویت در نهایت آرام آرام به سر میرسه و نیاز به مدنیت در انسان شکل می گیره. از اونجایی که نفع آدمها همیشه در یک جهت و راستا نیست، این مدنیت در نهایت مستلزم تدوین قوانینی بوده که همه ی اعضاء یک جامعه رو بتونه در فضایی نسبتا کم چالش کنار همدیگه نگه داره. این قوانین به کلیه ی زیرشاخه ها تسری پیدا می کنه. یکی از موارد مهم ایجاد اجتماع مدنی، تعریف واحدهای سازنده ی اجتماع هست که خانواده کوچکترین کلونی جمعی در اجتماع محسوب میشه. در اجتماعات تلاش زیادی برای حفظ این واحد سازنده انجام میشه چون اجتماعی که متشکل از واحدهای سازنده ی جمعی باشه، نسبت به اجتماعی که متشکل از افراد تنها باشه، مزیتهای بیشتری رو می تونه ایجاد کنه. یکی از مزایای چنین جامعه ای اینه که بخشی از مسوولیتهای حاکمین جامعه نسبت به تک تک افراد، در همون زیر لایه ی خانوادگی قابل رفع و رجوع هست و کلا هزینه های فردی می تونه در کلونی های خانوادگی سرشکن بشه. 

به همین دلیل خانواده و ازدواج یکی از مهمترین ارکان یک جامعه مدنی محسوب میشه که برای حفظ و پشتیبانی از اون قوانین اجتماعی نوشته و نانوشته ی زیادی وضع شده. 

و این نقطه ی تعارض بشر با طبیعت خودشه. بشر از لحاظ ج.ن.س.ی، تعدد پسند هست. اما در جامعه ی مدنی از لحاظ فکری و فرهنگی برای خانواده و زندگی خانوادگی، تربیت و برنامه ریزی میشه. 

مزایای ایجاد خانواده از لحاظ روانی و عرفی اونقدر در خور توجه بوده که تونسته در طی قرنهای متمادی بشر رو به این نوع زندگی دلبسته کنه. اما تعارض با طبیعت حیوانی همچنان پابرجاست. 

بهرحال در جامعه ای که مبتنی بر بلوکهای خانوادگی هست، چیدمان قوانین به شکلی هست که در صورت تخطی از تن دادن به زندگی خانوادگی، و دنبال کردن طبیعت به شکل آزاد و رها، تبعات سخت و بعضا تلخی دامنگیر افراد خاطی میشه. به شکلی که لذتهای ج..ن.سی حتی در ذهنیت خود افراد خاطی هم کماکان و بطور ناخودآگاه جنبه ی گذرا خواهد داشت و در نهایت هم این لذتها عقیم می مونند چون به نتیجه ی خاصی - که معمولا س.ک..س دنبال می کنه و در نهایت تولید مثله - منجر نمیشه. نه از این بابت که تمنای این مساله وجود نداشته باشه اما به اون دلیل که قوانین اجتماعی بقدری پشت این نوع ارتباطات رو خالی می کنند و حمایت خودشون رو ازشون دریغ می کنند که بار روانی و عرفی و شخصیتی زیادی رو به افرادی از این دست تحمیل کنند. به این امید که اونا رو متنبه کنند و دوباره در چارچوب قوانین برگردونند. 

در چنین شرایطی، افراد بر اساس نیازها، اولویتها و اهدافی که دنبال می کنند، وارد عمل میشن. 

بسته به نوع خواسته ها تصمیمات مختلفی اتخاذ میشه که به انحاء مختلف در جامعه شاهدشون هستیم. 

حالا سوال اینه که کدوم روش درسته؟ 

و پاسخ من اینه که در جامعه ای مثل جامعه ی ما که پاسخ به نیازهای ج.ن..سی به دلایل مختلف اعم از اختلاط فرهنگی با سایر جوامع، مسائل اقتصادی، تغییر نیازهای فرهنگی و بالطبع نیازها و خواسته های روحی و روانی و جسمی، دچار اشکال شده و افراد جامعه به عقیده ی من به اَشکال مختلف، دچار سردرگمی بین بدویت و مدنیت شدند، جوابش رو هر کسی باید بر اساس خواسته ها و اهدافش پیدا کنه ...

 

 

قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 120 تاريخ : جمعه 17 خرداد 1398 ساعت: 7:48