نَشین از خودت هی سوال کن: که بعدش چی میشه، چون هیچی نمیشه ...

ساخت وبلاگ

جهان پیش روی ما پر از قصه های بالا و پایین و تلخ و شیرینه ...

و همه چیز همونطور که باید پیش بره، میره ... حالا اگه ما خیلی بخوایم دخالت کنیم فوقش با یه شیفت زمانی و یه کم اعوجاج و نویز ... اما در درازمدت، آنچه باید بشه، میشه ...

در این بین ما فقط باید اون نقشی رو که دوست داریم و فکر می کنیم باید ایفا کنیم، تا حد ممکن خوب ایفا کنیم و البته نتیجه رو هم واگذار کنیم به رَوند ...

من این روزها به لطف خداوند نسبتاً خوبم ... حضور رفیق جان هم البته در این حال خوب بی اثر نیست ... فارغ از تمام باید ها و نبایدهای حضورش ...

مساله اینه که من تقریباً وا دادم و جهان هستی داره قصه ها رو اونطوری که باید، پیش می بره ... و من هم البته تماشا می کنم ... دیگه خیلی هم دنبال این نیستم که بعدش چی میشه ... همین در لحظه بودن، خوبه و من این روزها دارم اینو کم کم دوباره یاد می گیرم و زندگی می کنم ...

هوای تابستونی هم یه جورِ خوشحال کننده ای شده و کم کم میشه به فعالیتهای خوبی که حالِ آدمو خوب می کنند، فکر کرد ...

از هستی بابت تمام الطافش سپاسگزارم ... حتی بین همه ی دلخوری هام ...

_______________________________________________________________________________________

شاید تمام چیزهایی که در کسوت ناخوشایند برای ما رقم می خورند در بطن خودشون ماجراهایی پر از خیر و روشنی باشند ...

هرچند اونقدر همه چیز این دنیا کاتوره ای پیش میره که دیگه واقعا خیلی نمی دونم که اصلا الگویی برای اتفاقات وجود داره واقعا یا نه ...

با اینحال با اینکه فکرم خیلی مشغوله این روزها اما به ماجراهای پیش رو حس مثبتی دارم ... یا شاید ترجیح میدم که حس مثبتی داشته باشم ...

بادا که روزهای پیش رو روزهای پر از برکتی برای همه مون باشند ...

قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 53 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 14:42