نگفتن حقيقت در زمان درست و به شكلي كه واقعا هست - نه بطور گزينشي و در زمان نابجا - شكل زننده تري از دروغه ...
و دروغ به گمان من، اولين و مهمترين خط قرمز هر ارتباطي هست ...
چون اعتماد، كه شالوده بناي محكم هر رابطه اي هست، با دروغ براي ابد در هم پيچيده ميشه ... و رابطه اي كه با دروغ در هم آميخته ست هرگز پتانسيل رسيدن به عشق رو نداره ...
و هر آنچه كه از عشق خالي باشه، كالبدي بي روح بيشتر نيست و روزي نه چندان دور، حتما پاي ادامه ش لنگ ميشه و بر زمين مي افته ...
به صدق كوش كه راستي زايد از نفست
كه از دروغ، سيه روي گشت روز نخست ...
___________________________________________________________
قصه هاي اين روزهاي دنيا بي اندازه عجيب و غريب شده ...
يا شايد بوده و ما اينقدر گرفتار و غرق در خودمون و روزمره هامون بوديم و هستيم كه نديديم و نشونه ها رو نگرفتيم ...
حتي چينش ستاره ها توي شب اونقدر زيباتر شده كه نظريه ي تكرار فصل ها و تكراري بودن چرخش زمين به دور خورشيد براي من كه كاملا منتفيه ...
اين چينش عجيب ستاره و ماه، حكايت از اين داره كه هر بار مسيري جديد داره پيمايش ميشه ... پس جهان در هر بار چرخش داره چيزي از نو رو تجربه مي كنه و مسيري تازه رو طي مي كنه ...
دنيا در حال تجربه ي اين قصه هاي به قول پويا " آخر الزماني" داره پرده ي آخر رو به روي صحنه مي بره ...
و كي ميدونه شايد قصه نويس داره اوج هنر و اعجاب انگيزي ش رو در پرده ي آخر به رخ مي كشه ...
بادا كه چشم تماشاي ما، در نهايت رو به زيبايي و قدرت بيكران اون گشوده بشه و قلبهامون در حضور تام و كامل او كه هر ذره اي آينه دار جمال بي نظيرش هست، به آرامش عميق برسه ...
قلب چوپون فکر نی بود ......
برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 140