قلب چوپون فکر نی بود ...

متن مرتبط با «بابا» در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... نوشته شده است

برو بابا حال نداری، با ما چکار داری؟؟؟؟

  • یه بنده خدا مسیج داده که لطفاً اگه میشه یه وقت بذارید برای دیدار ... یه گوشه از ذهنم با خودش فکر کرد میشه تفنّنی رفت و دیدش ... یه گوشه از ذهنم هم وقتی به عقبه ی قصه بیشتر فکر کرد، اسهال گرفت ... حوصله ندارم آدمهای خیلی جدید رو به زندگی م راه بدم و وقت بذارم برای شناختن و فهمیدن و فهموندن و فهمانده شدن و هزار قصه ی دیگه که یه سرش به یه آدم دیگه و قصه هاش گره میخوره... کلا این روزها خیلی بیشتر از قبل، فقط روابطِ مبتنی بر فعالیتهایی که دوست دارم، برام جالبند اونم نه در جهتِ ایجادِ روابط انسانی ... بلکه در جهت بُر خوردن در کلونی هایی که انگیزه ی ادامه ی اون فعالیتهای محبوبِ من میشن ... هرچی بیشتر جلو میرم بیشتر به این فکر می کنم که محدودیتِ زمانِ باقیمانده، داره منو توی خرج کردنِ خودم برای آدمها خسیس تر می کنه. و البته کم کم داره از این وضع خوشم هم میاد ... مخلصِ کلام اینکه از این به بعد در صورتی درخواستِ دیدار بدید که یه فعالیتِ دلچسب به عنوان آپشنِ پیشنهادی همراه درخواستتون داشته باشید ________________________________________________________________________________________استادِ معظم گیر سه پیچ داده به اصلاحیات. انگار بارِ اولشه که داره مطالب رو میخونه. حالا من که کلا دیگه حاضر نیستم به کارِ انجام شده برگردم و بعدِ 4 ماه که بالاخره یه دستی بردم توی مطالب و مشکلاتش رو حل کردم، دوباره شدم مثل همستر توی چرخِ گردون و در چرخه ی به ظاهر بی پایانِ اصلاحات دارم برای خودم و استاد جان، سوت زنان می چرخم ... واللا من دل گنده ، استاد دلش به وسعتِ اقیانوس ... قشنگ هر دوتامون استادِ معطل کردن و کش دادنِ ماجراهاییم ... __________________________________________________________________________, ...ادامه مطلب

  • ب مثل بابا ...

  • پیامد ماجراهای چند روز اخیر و دلتنگی های مضاعف و فشار کاری شدید و .... عصر، وقت چای خوردن کنار بابا نشستیم و بند بقچه ی غر غر من جلوی بابا باز شد و گلایه هام یکی یکی ریخت بیرون ... بابا هم بی هیچ حرف , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها